این پویایی جدید از طرف چین برای تکامل در صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی و رشد بیشتر ارزشها، در آینده به چه معناست؟
پایداری در رشد به سبک چین
تجزیه و تحلیل ها نشان میدهد که تکامل بخشهای مختلف صنایع شیمیایی کشور چین به طور گسترده الگویی را که طی دو دهه گذشته نشان داده است، ادامه میدهد که شامل یک مرحله از سرمایه گذاری بیش از حد و مازاد عرضه شرکتهای دولتی (SOE) اغلب با شرکای چند ملیتی (MNC) و شرکتهای خصوصی چینی (POE) است که به تولید مواد شیمیایی میپردازند. این مازاد تولید در نتیجه آن است که چین همیشه از نظر تاریخی درگیر کمبودهایی در صنعت و رفاه خود می باشد. این کمبودها هم به دلیل نبود مواد اولیه یا عدم دسترسی به علم کافی و پردازش اطلاعات و فناوری است. این مرحله از تکامل صنعت پتروشیمی چین، سرانجام با یک پوست اندازی و رسیدن به ثبات دنبال است. در مرحله آخر، حاشیه سود و بازده سرمایه گذاری برای شرکت کنندگان در یک سطح پایدار تثبیت میشود.
بازار الیاف پلی استر نمونه خوبی از این الگوی تکامل بازار و چگونگی تأثیر آن بر مقدار ارزش این بخش در طول زمان است. تجزیه و تحلیل ها نشان میدهد که روند طولانی مدت رشد ارزش الیاف پلی استر با ادامه تقاضای چین رشد خود را حفظ میکند، اما این خط رشد شامل پستی و بلندیهایی است. تقاضای این الیاف که از عرضه در اوایل سال ۲۰۰۰ پیشی گرفت، حاشیههای زیادی ایجاد کرد و بسیاری از تازه واردان را به خود جلب کرد و تکاپویی در بازار ایجاد شد. بررسیها نشان میدهد که در حال حاضر الیاف پلی استر به مرحله تعادل رسیده است. ارزش این بخش پایینتر از اوج قبلیاش قرار دارد، اما اقداماتی مانند ادغام ده شرکت برتر این بخش سبب میشود تا سودآوری آنها را نسبت به سایر شرکتهای تولید کننده بهبود بخشد و به رشد خود ادامه دهند.
تاکید بر این نکته مهم است که هنوز بخشهای مهمی از صنایع شیمیایی وجود دارد ( به ویژه اتیلن و پروپیلن) که تقاضای چین همچنان از ظرفیت تولید داخلی آن پیشی میگیرد. پیش بینیها نشان میدهد که حتی با رقم سرمایه گذاریهای اعلام شده، تولید اتیلن همچنان در تامین تقاضا در سال ۲۰۲۳ کمبود خواهد داشت. با این حال، قوانینی وجود دارد که درهای بخش پتروشیمی را به روی بازیکنان جدید باز میکند؛ به این معنا که هنوز احتمال افزایش ظرفیت ادامه دارد.
اما مقررات جدید زیست محیطی و محدودیت دسترسی بیشتر به منابع مالی چه تاثیری بر تحول صنعت پتروشیمی در چین خواهد داشت؟
به طور متناقضی، ممکن است محدودیتهای جدید برای صنعتی که بر نحوه انطباق خود با پویایی جدید بازار دست و پنجه نرم میکند، یک فرصت باشد. صنعت چین به گونهای است که در آن نرخ رشد تقاضا به قدری زیاد است که ساخت کارخانه جدید، هر دو سال یکبار رمز موفقیت آن محسوب میشد؛ اما اکنون با نیمی از آن رشد روبرو است. دیگر نیازی به کارخانههای جدید نخواهد بود و بنابراین بودجههای محدودتر، چالش کمتری را به وجود خواهد آورد و حتی به مهار برخی از شرکتهای بیش از حد مشتاق دریافت کمک برای ظرفیتهای بیشتر کمک میکند.
چگونه بازیگران میتوانند در صنایع شیمیایی چین خود را برای دوره جدید جای دهند.
در مواجهه با تغییر در بازار چین، گروههای اصلی بازیکنان چگونه باید موقعیت خود را تعیین کنند؟
نگاهی به حرکتهای بنگاههای اقتصادی دولتی: ثروت و نقشهای گوناگون آنها
SOEها طی دو دهه گذشته باعث توسعه صنایع شیمیایی چین شدهاند، اما مهم است که بیشتر به این گروه نگاه کنیم تا ببینیم که چگونه تحولات آینده رخ میدهند. شناخته شدهترین آنها، SOEهای مرکزی هستند. شرکت MDI Wanhua یک نمونه بارز تولیدی در صنعت پتروشیمی است که در استان شاندونگ واقع است. Wanhua به رهبریMDI ، حدود ۴۰ سال پیش فعالیت خود را با ساخت چرم مصنوعی آغاز کرد و اکنون دارای سودآوری چشمگیر و برنامههای توسعه تهاجمی است؛ از جمله یک پروژه بزرگ در سواحل ایالات متحده است.
شرکت دیگر، Huayi است که از تولید کلر قلیایی و مواد شیمیایی خوب به تولید لاستیک و ورود به تولید فلورو شیمیایی رسید. یکی دیگر از بازیکنان موفق SDIC Xinjiang Luobupo Potash است که در حال توسعه یک منبع پتاس با کیفیت بالا و کم هزینه در استان سین کیانگ است. این تولید جدید به آنها کمک میکند تا واردات بزرگ پتاس کشور چین را کاهش داده و فرصتهایی را که در تأمین نیازهای شیمیایی بازار عظیم چین وجود دارد را برآورده کند.
در همین حال، شرکتهای بزرگ اقتصادی همچنان به وظیفه تاریخی خود برای تأمین پایدار مواد شیمیایی اساسی ادامه میدهند. آنها در موج فعلی سرمایه گذاریها برای دو برابر کردن ظرفیت اتیلن چین فعالیت میکنند و با چهار پروژه Sinopec این کشور را به بزرگترین سرمایه گذار در این زمینه تبدیل کردهاند.
چالشها
در عین حال، چالشهایی جدیدی برای این شرکتها به وجود آمده است. حفظ مقیاس فعالیت آنها باید با فشار کاری متعادل شود تا با شروع بازنشستگیها و فرسوده شدن تجهیزات تولیدی، سودآوری آنها بهبود یابد و دچار مشکل نشوند. آنها باید در حالی که با رقابت فزایندهای برای پالایش و تجارت پتروشیمی از جانب شرکتهای خصوصی تازه نفس تهاجمی روبرو هستند، این مسیر را بپیمایند.
برخی از این شرکتها در مورد استراتژیهای طولانی مدت خود نیز با پرسشهای اساسی روبرو هستند. گرچه آنها در هدف تأمین مواد شیمیایی اساسی موفق بودهاند، اما ممکن است این تمرکز باعث شود که برخی از این شرکتها در انواع مشاغل تخصصی شیمیایی مورد نیاز برای خدمت به مرحله بعدی ( در مقاله صنایع مواد شیمیایی و پتروشیمی چین که بخش ۲ توضیح دادیم)، موقعیت ضعیفتری داشته باشند. برخلاف مواد شیمیایی اساسی، این انواع فناوریها است که معمولاً به راحتی در دسترس نیستند. برخی از SOEها با ساختار سازمانی ناپایدار و لایههای بوروکراسی دست و پنجه نرم میکنند که ممکن است آنها را در توسعه یک بخش تخصصی ویژه، ناتوان کند. چنین بخشهای تخصصی معمولاً با سرعت بالایی پیش میروند و برای موفقیت نیاز به همکاری بین بخشهای تحقیق و توسعه، تولید و فروش هستند.
شرکتهای خصوصی؛ انگیزهای برای حرفهای سازی تجارت
شرکتهای شیمیایی بخش خصوصی کشور چین نیز در قله یک تغییر مهم قرار دارند. آنها از روزهای شلوغ اوج رشد بازار مواد شیمیایی دنیا، به سمت نظم و انضباط بیشتری حرکت میکنند. تغییراتی که با محدودیتهای جدید مالی و قوانین زیست محیطی اعمال میشود سبب ایجاد این نظم میشود.
چالشها
چالشی که بسیاری از شرکتهای این گروه با آن روبرو هستند، حرفهای سازی فعالیتها در همه ابعاد است. تعداد زیادی از این شرکتها هنوز توسط بنیان گذاران آنها اداره میشوند که هنوز هم بر صندلی هدایت این شرکتها تکیه زدهاند، حتی اگر سهامداران عمومی داشته باشند. بزرگترین شرکتها، بنیانگذاران اکنون میلیاردر هستند.
یا از طرف دیگر هدایت آنها با افرادی است که به واسطه سفارشات سیاسی و جهت گیریهای سیاسی منصوب میشوند. این افراد به دنبال پیشرفت و تغییرات نیستند. اکثر مدیران، محافظ کار هستند. در سبک سیاسی کشورهایی که اکثر بخشهای این صنعت دولتی یا نیمه دولتی هستند، مانند چین، این موارد دیده میشود.
این انگیزه برای حرفهای سازی، فرایندهای تجاری مختلفی را در بر میگیرد. برای این کار شرکتها باید از بهترین روشهای تجاری در تصمیم گیری، انتخاب و اجرای استراتژی و همچنین استخدام و آموزش، ایجاد نوآوری در قابلیتها و فناوری استفاده کنند.
شرکتهای بین المللی با یک مبارزه سرسخت روبرو هستند.
یافتن نمونهای از شرکای چند ملیتی (MNC) در صنعت مواد شیمیایی که موفق به کسب سهمی از بازار در چین شده است، آسان نیست؛ این واقعیتی است که شامل چالشهایی است که شرکتهای چند ملیتی به طور مداوم با بازار شیمیایی چین مواجه بودهاند.
ویژگیها و چالشهای بازار چین
از نظر تاریخی، MNCها اغلب با خریدهایی وارد بازارهای جغرافیایی جدیدی شدهاند، اما این امر در چین عملی نبوده است. به این دلیل که SOEها توسط شرکتهای خارجی قابل خریداری نیستند، در حالی که POEهای چینی یا خیلی اهدافی بلند پروازانهای هستند که خریداری آنها ممکن نیست یا بسیار کوچک هستند که ارزش خرید ندارند. در مقابل، MNC مجبور شدهاند به سرمایه گذاری مستقیم اعتماد کنند، اما در این مورد با چالشهایی روبرو شدهاند.
در اولین دور از سرمایه گذاریهای بزرگ MNCها در چین که از ۲۰ سال پیش آغاز شد، ورود آنها از طریق مشارکتهای مشترک با SOEهای چینی بود، اما این اقدام به شرطی بود که MNCها فناوریهای تولید و فرآیندهای شیمیایی مورد نیاز در چین را به همراه داشته باشند. علاوه بر این فرایندهای تصمیم گیری محافظه کارانه MNCها که برای جلوگیری از حرکات پر خطر طراحی شده بودند، ایجاد ظرفیتها و برنامههای تهاجمی متداول برای کارآفرینان پیشرو در بورسهای اقتصادی چین را دشوار کرده است. در نتیجه، MNCها در برابر اشتباهات بزرگ در کشور چین محافظت میشوند، اما به خاطر این قوانین و محدودیتها نمیتوانند رشد سریعی در این کشور داشته باشند.
اندازه و اهمیت بازار چین به اندازهای است که شرکتهای بینالمللی که تمایل دارند به عنوان بازیگران پیشرو در بازار مواد شیمیایی و پتروشیمی در سطح جهان شناخته شوند، نباید از آن چشم پوشی کنند. این امر به وضوح در اطلاعیههای اخیر سرمایه گذاریهای عمده توسط شرکتهای بینالمللی که فرصت های سرمایه گذاری این کشور را رصد می کنند، منعکس شده است. برای نمونه می توان به سرمایه گذاریهای بزرگی که BASF و ExxonMobil در مجتمعهای پتروشیمی کاملاً متعلق به گوانگدونگ در جنوب چین است، اشاره کرد. همچنین سرمایه گذاری آدیپونیتریل یک میلیارد دلاری Invista در مکانی که هنوز در چین مشخص نشده است، بخشی از همین الگو هستند.
چالش دیگر این است که برخی از شرکتهای بین المللی و چند ملیتی در تولید محصول متناسب با نیاز بازار چین موفق نیستند. در نتیجه، آنها در حال پیدا کردن خود با اتکا به پیشنهادات اصلی خود هستند که برای بازارهای غربی ساخته شده است. در همین حال، رقبای چینی روز به روز در حال ورود به بازار هستند؛ در نتیجه فرصت کمتری برای شرکتهای خارجی ایجاد میشود. علاوه بر این، شرکتهای بین المللی و چند ملیتی هنوز با موانع اساسی فرهنگی در چین روبه رو هستند، به ویژه در استخدام و نگه داشتن بهترین کارمندان محلی چینی. تصمیم دولت چین برای گشایش در بازار پتروشیمی را میتوان نشانه اعتماد به نفس آن دانست که شرکتهای داخلی به اندازه کافی مواضع خوبی در برابر شرکتهای بین المللی بدست آوردهاند و برتری خود را حفظ خواهند کرد.
نتیجه گیری
تغییرات در حال انجام صنایع شیمیایی چین در مقیاس گستردهای است که منعکس کننده خود صنعت است. بازیکنان در بزرگترین بازار مواد شیمیایی جهان باید سازگاری لازم را برای اطمینان از موفقیت در نرخ رشد کمتر از نصف آنچه در گذشته بوده، انجام دهند. در عین حال، آنها باید خود را با شرایط کمبود منابع مالی و مقررات دقیق محیط زیست سازگار کنند. عوامل موثر موفقیت در گروههای مختلف بازیگران در این صنعت متفاوت خواهد بود؛ اما در همه موارد، آنها باید با آمادگی برای سازگاری سریع و نوآوری برای تأمین نیازهای بازار، آماده شوند.
پدیدی آورنده: نوید شریفی