تحلیل صنایع

بخش اول؛ نگاهی به گذشته و وضعیت حال صنعت پتروشیمی

سودهای کسب شده از شرکت‌های پتروشیمی طی چند سال گذشته، نشان از این دارد که صنعت پتروشیمی در یک دوره انتقال عمیق قرار دارد. زمانی که قیمت نفت دچار سقوط شود، موفقیت در این صنعت مبتنی بر عدم تقارن شدید در مناطق مختلف است. شرکت‌هایی که در بازارهای نوظهور هستند، رشد سریعی دارند؛ مانند کشور چین. بنابراین شرکت‌ها در مناطقی (به ویژه خاورمیانه و آمریکای شمالی) با مزیت مواد اولیه گازی که خوراک پتروشیمی‌ها است و در ساخت پلاستیک استفاده می‌شوند و سپس به چین و بازارهای دیگر با رشد سریع، صادر می‌شوند. به بیان ساده، برای بازیکنان پتروشیمی با موقعیت جغرافیایی ایده‌آل، اشتباه کردن بهای سنگینی خواهد داشت.

با نگاهی دقیق تا سال ۲۰۳۰، رشد آهسته‌تر تقاضا در اقتصادهای نوظهور و منابع غذایی با بهره کمتر از آن به احتمال زیاد باعث تضعیف استراتژی‌های ایجاد ارزش خواهد شد. شرکت‌ها احتمالاً ناگزیرند که رویکرد منظم‌تری در مورد ظرفیت‌های اضافی به کار گیرند، ممکن است بازده آنان بیشتر از متوسط باشد. از این رو  همه بازیگران پتروشیمی باید بر روی قابلیت‌ها و استراتژی‌های خود سرمایه گذاری بهینه‌ای داشته باشند. این سرمایه گذاری اضافی شامل استفاده از تجزیه و تحلیل دیجیتال و پیشرفته برای رسیدن به سطح جدیدی از بهره‌وری و دستیابی به بهره‌وری بالاتر سرمایه در پروژه‌های کلان این صنعت خواهد بود.

شرکت‌ها فعال این صنعت همچنین با پایان دوران سوخت بنزینی برای وسایل نقلیه باید در نوآوری پالایش نفت فعالیت بیشتری انجام دهند. در عین حال، آن‌ها نیاز به مدیریت گذار و گذر از یک اقتصاد اساساً خطی دارند؛ آن هم جایی که در آن محصولات مبتنی بر پلاستیک یک بار قبل از دفع دوباره بازیافت و استفاده می‌شوند و این یعنی اقتصاد دایره‌ای.

ارزش صنعت پتروشیمی

نگاهی به آنچه که باعث ایجاد ارزش برای این صنعت شده است.

صنعت جهانی پتروشیمی بیش از ۱۵ سال رشد مداوم، حجم تولید زیادی را تجربه کرده است؛ تولید سالانه اتیلن از حدود ۱۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۰۰ به تقریبا ۱۵۰ میلیون تن در سال ۲۰۱۶ رسیده است. در کنار این رشد حجم، ارزش تولید نیز از سال ۲۰۰۵ با رشد ۴ درصدی رشد سالانه روبرو شده است. سهام شرکت‌های پتروشیمی در مقایسه با سایر بخش‌های شیمیایی و کل بازار در طی این مدت به شدت افزایش داشته است.

در پنج سال گذشته، شرکت‌های پتروشیمی در سراسر جهان به دلیل رشد تقاضای بالا، به ویژه در آسیا، حاشیه‌های خوبی از بازار را نشان داده‌اند. همین امر منجر به نرخ بهره بالا به ویژه در زنجیره مشتقات اتیلن ((C2 و زنجیره مشتقات پروپیلن (C3) شده است. این امر به شركت‌های صنعت پتروشیمی این امکان را داده است تا به جای اینكه مانند صنایع معمولی که با کاهش قیمت هزینه‌ مواد اولیه برای دیگر صنایع به منظور جذب مشتری انجام می‌دهند، حاشیه‌های بیشتری ناشی از پایین آمدن قیمت نفت را جذب و حفظ كنند.

برای درک بهتر مسیر توسعه ممکن در این صنعت، می‌توانیم به روند پانزده سال گذشته این صنعت و پویایی پیچیدگی‌های این بازی بپردازیم.

صنعت پتروشیمی از ابتدای قرن ۲۱، دقیقاً مانند تولیدکنندگان فلزات و سایر کالاها، از رشد تقاضا در بازار های نوظهور برخوردار بود. مهم‌تر از این، بسیاری از شرکت‌های پتروشیمی به جای استفاده از خوراک‌های بنزین مبتنی بر روغن، از تولید با استفاده از منابع اولیه کم مصرف گازی بهره‌مند شده‌اند که آن‌ها را در موقعیتی برتری هزینه قرار می‌دهد. این امر به ویژه در مورد تولیدکنندگان مستقر در خاورمیانه و اخیراً در آمریکای شمالی نیز مبتنی بر تأمین گاز جدید شیل اتفاق افتاده است. این مزیت در دوره قیمت بالای نفت خام که در سال ۲۰۱۴ به پایان رسید، این موضوع را به وضوح نشان می‌دهد و عمدتا به نفع زنجیره مشتقات C1 و زنجیره C2 و تا حدی کمتر، زنجیره C3 بوده است.

صنعت پتروشیمی با این وجود، در همان دوره در بسیاری از محصولات خود دچار فرسایش حاشیه‌‌ای شد و تقریباً نیمی از ارزش ایجاد شده را خنثی کرد. این فرسایش حاشیه‌ای عمدتا زنجیره‌های C4 و آروماتیک را تحت تأثیر قرار داد و در درجه اول بر شرکا و شرکت‌های تازه وارد این صنعت در بازارهای نوظهور تاثیر گذاشت. همچنین باید در نظر داشت که بخش کوچکی از صنعت پتروشیمی، توسط شرکت‌هایی که تا سال ۲۰۱۴ سهم بزرگی از ارزش را به خود اختصاص داده‌اند، تسخیر شد. این تولیدات عمدتاً از تولیدکنندگانی هستند که به گاز کم هزینه دسترسی دارند که حدود 20 درصد از بازده این صنعت را تشکیل می‌دهد.

برای تولیدکنندگان پتروشیمی که جزئی از گروه‌های مبتنی بر گاز نیستند، سال‌ها سقوط قیمت نفت برای آن‌ها چالش برانگیز بود. این گروه بازیکنانی در اروپا، ژاپن، آمریکای لاتین، کره جنوبی و تایوان را شامل می‌شود.

در عین حال، یک تغییر ساختاری در این صنعت رخ داد؛ تحکیم بیشتر در بازارهای بالغ و رشد سریع بازیگران بازارهای نوظهور. چهار خانواده اصلی، تولیدکنندگان صنعت جهانی پتروشیمی را تشکیل می‌دهند:

۱ـ شرکت‌های ملی نفت (NOC) و سایر بازیگران بازارهای نوظهور

۲- شرکت‌های بین المللی نفتی

۳-تولیدکنندگان خالص پتروشیمی

۴-شرکت‌های شیمیایی متنوع با دارایی‌های بزرگ در زمینه تولیدات پتروشیمی.

NOC و سایر تولیدکنندگان در بازارهای نوظهور بزرگترین سرمایه گذاران در ظرفیت‌های جدید بوده‌اند زیرا هدف آن‌ها از این کار، برآورده کردن رشد تقاضا در بازارهای خانگی خود است و تقریباً چهار برابر نرخ بازیگران غربی رشد کرده‌اند. تعدادی از این شرکت‌ها مانند: PetroChina، Reliance ، SABIC ، Sinopec و Wanhua اکنون از نظر ظرفیت در برخی از بخش‌های صنعت پتروشیمی یکی از شرکت‌های پیشرو هستند و یا در آینده نزدیک اینگونه می‌شوند.

به طور خلاصه، عامل تعیین کننده در تاریخ صنعت پتروشیمی در هزاره جدید، عدم تقارن منطقه‌ای است. جایی که بدست آوردن کلید موفقیت با بودن در یک موقعیت مکانی مناسب به سادگی بدست می‌آید. شرکت‌های مستقر در بازارهای نوظهور به عنوان رهبر صنعت در آن منطقه در حال رشد هستند و شرکت‌هایی که در مکان‌هایی با دسترسی به گاز ارزان قیمت هستند، بیشترین سود را کسب می‌کنند.

مدل‌های قدیمی برای ایجاد ارزش از بین می‌رود.

مدل‌های قدیمی برای ایجاد ارزش از بین می‌رود.

در صنعت پتروشیمی گرایش‌های جدیدی در حال ظهور است که چارچوب‌ها و قوانین موفقیت را تغییر می‌دهند.

پنجره فرصت سودمند مواد اولیه بسته می‌شود.

همواره تولید مبتنی بر خوراک‌های اولیه و مواد اولیه به عنوان سنگ بنای ایجاد ارزش در این صنعت بوده است، اما احتمالاً سرمایه گذاری‌های مبتنی بر چنین مواد اولیه‌ای پس از سال ۲۰۲۰ محدودتر خواهد شد. خاورمیانه و آمریکای شمالی دو منبع اصلی بازخوردهای سودمند در تاریخ اخیر این صنعت بوده‌اند، اما در هر دو منطقه، فرصت‌های میان مدت و بلند مدت به مرور محدود و محدودتر می‌شوند. در خاورمیانه، سرمایه گذاری‌های جدید پتروشیمی به طور فزاینده‌ای بر پایه مواد اولیه مایع مانند نفتا و گازوئیل، یا مخلوط گاز و گاز مایع به جای فقط گاز استوار است. در آمریكای شمالی، انتظار می‌رود كه مزیت مواد اولیه در دهه آینده از بین برود زیرا ظرفیت جدید ناشی از شکاف اتیلن و فرصت‌های صادراتی باعث افزایش تقاضا برای اتان و پروپان می‌شود که می‌تواند قیمت‌ها را بالا ببرد.

منابع جدید احتمالی عرضه گاز با قیمت مناسب در جهان، به عنوان نمونه در عراق و قزاقستان وجود دارد که حتی ممکن است این احتمال را به وجود آورد که تولید گازهای شیل در کشورهایی مانند آرژانتین خاموش شود. با این وجود، ممکن است اندازه این فرصت‌ها، درجه مزیت هزینه آن‌ها و دسترسی آن‌ها به بازارهای پایین دست نسبت به آنچه که در سال‌های اخیر که توسط خاورمیانه و آمریکای شمالی ارائه می‌شد، کمتر شود. 

رشد پتروشیمی با رشد اقتصادی، کندتر می‌شود.

نرخ رشد تولید ناخالص داخلی بازار مهم چین، کند شده است و ممکن است کندتر هم شود. به نظر می‌رسد که به طور موازی مصرف سرانه مواد شیمیایی در چین در نقطه‌ای است که ممکن است کندتر از رشد تولید ناخالص داخلی این کشور شود. این پیشرفت با روندهای کلان اقتصادی در چین همراه است که در حال گذار از مرحله سرمایه گذاری و توسعه در هزینه زیرساخت‌ها، خریدهای گسترده از خانه‌های جدید، کالاهای مصرفی بادوام طولانی(مانند خودرو) است. اقتصاد چین بر اقتصادی که بیشتر بر روی خدمات و خریدهای ارتقا یافته، متمرکز است که مورد دوم، تقاضای اضافی بسیار کمتری برای مواد شیمیایی ایجاد می‌کند. در واقع آن کشور به بلوغی در رشد اقتصادی خود میرسد که از مرحله سرمایه گذاری در زیر ساخت‌ها عبور کرده و همین موجب کندتر شدن می‌شود.

تخمین زده می‌شود که نرخ رشد ۶/۳ درصد در دهه گذشته برای تقاضای جهانی پتروشیمی ممکن است تا 2030 تا ۳ درصد و یا حتی کمتر از آن برسد. رشد این صنعت ممکن است دوباره رشد کند زیرا یک گروه جدید اقتصادی (به عنوان مثال هند، اندونزی، پاکستان و کشورهایی در آفریقا) در گسترش تقاضا نقش بسزایی دارند که ممکن است پنج تا ده سال دیگر طول بکشد.

فرسایش حاشیه‌ای در زنجیره‌های منتخب احتمالاً ثابت است.

بعید است که فرسایش حاشیه‌ای موجود در زنجیره‌های خاص از محصولات پتروشیمی، برعکس شود. بیشترین فرسایش در زنجیره‌های مبتنی بر آروماتیک مانند پارازیلن و اسید ترفتالیک خالص، فنل و پلی‌آمید مشاهده شده است. در طول یک دهه گذشته، مشارکت در این بازارها فراتر از تعداد محدودی از بازیکنان تاریخی خود گسترش یافته است و ساختار این بازارها بعید است که به آنچه در گذشته بود، برگردد. حتی اگر رشد تقاضا و انضباط بیشتر سرمایه گذاری در بین تولیدکنندگان می‌توانست اوضاع را بهبود بخشد، باز هم انتظار نم‌یرود روند موجود معکوس شود.

.

نویسنده: نوید شریفی

وضعیت صنعت پتروشیمی تا سال ۲۰۳۰ میلادی (بخش اول)
برچسب گذاری شده در:         

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *