بخش دو؛ الگوی پتروشیمی امروز: پیدا کردن تعادل جدید بین استراتژی و عملکرد
با روی کار آمدن روندهایی که در مقاله گذشته برای بخش پتروشیمی بیان کردیم؛ این صنعت با چالشهای جدیدی روبرو خواهد شد . برای پیشرفت در دهههای آینده، شرکتهای پتروشیمی باید فراتر از کالاهای اولیه و بازارهای نوظهور حرکت کنند و به مجموعه گستردهتری از اولویتهای استراتژیک توجه کنند.
۱.منابع جدید سودآوری صنعت را به کنترل خود درآورید.
برای دوره ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۰ پیش بینی میکنیم که در این دوره سرمایه گذاریهای واقعا سودمند کمتر از گذشته صورت گیرد و تغییری در رفتار این صنعت حاصل شود. از اوایل دهه نخست سال ۲۰۰۰ میلادی، بیشتر سرمایه گذاریهای پتروشیمی بر پایه مواد اولیه سودمند، به ویژه در زنجیرههای C1 و C2 صورت گرفته است. شرکتها نگران تأثیر این ظرفیت جدید بر تعادل عرضه و تقاضای صنعت نبودند، زیرا آنها میدانستند که با چنان هزینههای قاطعی سرمایه گذاری میکنند که بسیار پایینتر از هزینههای حاشیه تولید است.
تا سال ۲۰۲۰، بسیاری از پروژههای خوراک دام با مزایایی جهان روی کار خواهند آمد و برای دوره ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵، سرمایه گذاریهای واقعی با مزیت کمتری پیش بینی میکنیم. از طرفی برای برآورده شدن رشد تقاضا، این صنعت به سرمایه گذاریهایی در کراکر اتیلن مبتنی بر خوراک مایعات – نفتا، بنزین و خوراکهای سنگین تکیه خواهد کرد. منطق منحنی هزینه بیانگر این است که این سرمایه گذاریها بازده نزدیکی را به بازده هزینههای سرمایه در طول چرخه و بطور قابل توجهی پایینتر از پروژههای اولیه سودآور قبلی ایجاد میکنند.
ما انتظار داریم که سرمایه گذاریها نظمی سختگیرانهتر از طرف سرمایه گذاران و شرکتهای شریک آنها در این صنعت از خود نشان دهند، و به سطح بیشتری از ظرفیت کل صنعت دست یابند، که به بازده کل صنعت کمک میکند. همچنین احتمالاً نوسانات حاشیه صنعت بیشتر است؛ زیرا منحنی هزینه تند صنعت ناشی از این روند به معنای آن است که، قطع و تغییرات کوچک در تعادل عرضه و تقاضا تأثیر بیشتری بر قیمتها و بنابراین حاشیههای بازار خواهد گذاشت.
۲. یک رویکرد استراتژیک تر برای رشد استفاده کنید.
همانطور که بالا درباره آن بحث کردیم، انتظار میرود نرخ رشد نهایی بازار محصولات پتروشیمی با رشد اقتصادی، اقتصاد کشورهای نوظهور، و تغییر از تولید محصول به ارائه خدمات، کند شود. برای جبران این کاهش سرعت، صنعت پتروشیمی باید یکی از ریشههای موفقیت اصلی خود را کشف کند ـ یعنی توانایی جانشینی برای مواد سنتی مانند کاغذ، چوب و فلز. اما در ۱۵ سال گذشته ما شاهد هستیم که این تعویض به بن بست رسیده است و حتی برعکس است. صنعت باید در تلاش برای دو برابر کردن نوآوری خود در مناطقی باشد که رشد جدید را به وسیله استراتژی جایگزینی گشود، و فقط بر رشد بازار نهایی متمرکز نشود. ما همچنین انتظار داریم که شرکتهای پتروشیمی فرصتهایی را برای رقابت در میان مواد مختلف و مواد پلاستیکی مختلف بدست آورند تا به رشد دست یابند.
پروژههای بزرگ امضاء هر صنعت هستند، اما بسته شدن پنجره مواد اولیه سودمند همراه با رشد کمتر منجر به کاهش فرصتهای سرمایه گذاری بزرگ جذاب میشود، و آنهایی که باقی میمانند خطرات بالقوه بالاتری را شامل میشوند. ما انتظار داریم که در واکنش به این مسئله شاهد مشارکتهای بزرگتری باشیم؛ این مشارکتها بیشتر در زمینه: ترکیب منابع / مواد اولیه، دانستن فناوری و برنامه تولید و دسترسی به رشد در بازار. شرکتهایی که در یک یا چند منطقه از این موقعیت برخوردار هستند موقعیت مذاکره بهتری با توجه به معدود فرصتهای باقی مانده در سالهای آینده دارند.
۳. به افزایش هزینههای capex یورش ببرید.
از سال ۲۰۰۰، ما شاهد عجلهای برای ساختن امکانات جدید برای به دست آوردن مزایای خوراک و مواد اولیه سودمند و رشد شدید در بازار بودیم. با این حال، هزینههای سرمایه گذاری اندازهگیری شده از نظر هزینههای سرمایه در هر تن از محصولات شیمیایی در حال افزایش است. این امر ناشی از هزینههای ورودی بالاتر، شرایط سختتر ساخت و ساز در بازار، هزینههای بالاتر مربوط به مکانهایی که گیاهان و طبیعت سخت و حفاظت شدهای دارند. این واقعیت که صنعت در حال رسیدن به محدوده کاهش هزینهها است، که میتوان به وسیله ساخت و ساز در مقیاس بزرگتر به آن رسید.
در واکنش، بازیکنان پیشرو این صنعت در مورد تخصیص سرمایه و همچنین مصوبات و فرآیندهای تصمیم گیری، رویكرد منظمتری اتخاذ میكنند. آنها تهاجمیتر به ارزیابی مفاهیم و طراحی پروژهها میپردازند، آن را کنترل میکنند و اصول کاهش هزینه را در کلیه مراحل مهندسی، تهیه و مراحل ساخت در نظر میگیرند.
۴. تجزیه و تحلیلهای دیجیتال و پیشرفتهای را پیاده سازی کنید.
با بسته شدن پنجره فرصتهای سودآور، شرکتهای پتروشیمی باید تلاش خود را برای جستجوی مکانهای دیگر به منظور دستیابی به سودآوری و بهبود بازده، بیشتر کنند. فعالیتهای پیچیده و یکپارچه صنعت، جایی که هزینههای متغیر سهم بالایی از کل هزینهها را تشکیل میدهند، گزینه بسیار خوبی هستند تا از پیشرفتهای دیجیتال و آنالیزهای پیشرفته برای آنها استفاده کنیم.
ما شروع به دیدن تغییر قدم در عملکرد عملیاتی میکنیم، زیرا شرکتهایی مانند ما باعث افزایش بازده، انرژی و توانمندی میشوند؛ افزون بر این سبب: کاهش زمان، بهبود حاشیههای تجاری با استفاده از تجزیه و تحلیل پیشرفته در عملیات، نگهداری و بهبود فرآیندهای تجاری.
۵. فرصتهای جدید برای ایجاد ارزش در صنایع بالا دست را مشخص کنید.
با تبدیل شدن گاز به عنوان اولین گزینه برای پتروشیمیها، بسیاری از تولید کنندگان روابط تاریخی بین پالایش و پتروشیمی را قطع کردهاند. اما این ممکن است تغییر کند زیرا: کاهش فرصت برای شرکتهای شیمیایی به جهت استفاده از مواد اولیه گازی ممکن است باعث شود آنها دوباره در حال بررسی منابع اولیه نفتی باشند. این جاذبه احتمالاً متقابل است: شرکتهای نفتی به طور عجیبی به رشد تقاضایی بالاتر که پتروشیمیها به دنبال آن هستند در مقایسه با بازار سوخت (برای گرمایش و حمل و نقل) علاقه بیشتری دارند. به همین دلیل انتظار میرود این بازارهای سوخت، زیر یک درصد در سال رشد کنند. در مقابل، انتظار میرود پتروشیمیها تا سال ۲۰۳۰بین ۲ تا ۳ درصد رشد کنند. براساس این پیش بینیها، پتروشیمیها میتوانند عامل ۷۰درصد رشد جدید تقاضای نفت باشند.
ما انتظار داریم در پاسخ به این مسائل ادغامهای عمیقتری بین پالایشگاهها و پتروشیمیها به وجود بیاید، و سرمایه گذاریهای آتی در مقیاس بزرگتر برای تبدیل شدن به سایتهای پالایش و الفین، کاملاً یکپارچه بشوند، یا حتی واحدهای شیمیایی نفت خام به مواد شیمیایی تبدیل شود و فقط در کارخانههای پالایش و پتروشیمی قرار نگیرد. به طور مشابه، این واحدها ممکن است دارای هزینههای سرمایه گذاری با ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر و هزینههای نقدی ۵ تا ۱۵ درصد پایینتر از واحدهای ساده، با گرفتن هم افزایی در ادغام مواد اولیه و بهینه سازی، راندمان انرژی و به اشتراک گذاری زیرساختهای مشترک.
۶. برای پذیرش اقتصاد دایرهای، برنامه تجاری بسازید.
صنعت پتروشیمی به طور جدایی ناپذیری در بحث اقتصاد دایرهای قرار گرفته است. هشتاد درصد از واحدهای ساختمانی پتروشیمی برای تولید پلاستیک استفاده میشود، در آنچه امروزه اساساً یک زنجیره ارزش یکبار مصرف است که در آن محصولات پس از استفاده دور انداخته میشوند. فشار و حرکت به سوی جامعهای برای یک رویکرد دایرهایتر، به ویژه در مورد مدیریت جریان زبالهها، واقعی است. مجموعهای از راه حلهای بالقوه مورد استفاده قرار میگیرند و یا مورد آزمایش قرار میگیرند، که شامل معرفی مواد تجدید پذیر و بیولوژیکی مبتنی بر، بازیافت پلاستیکهای ماشینی، بازیابی محتوای هیدروکربنها از طریق بازیافت شیمیایی و سوزاندن همراه با بازیابی انرژی است. اما این تلاشها عموماً مقیاس پذیر نیستند و هنوز اقتصاد جذابی ارائه نمیدهند.
ما انتظار داریم که ببینیم شرکتهای پتروشیمی آینده نگر، سهم قابل توجهی از بودجههای نوآوری، سرمایه گذاریهای بنیادی و تفکر استراتژیک را به سمت رویکردهای دایرهای هدایت کنند. این روند شامل سازگاری با چگونگی کاهش تقاضا و استفاده مجدد از پلاستیکها میشود و به طور قابل توجهی رشد استفاده و تولید محصولات معمولی را کاهش میدهد. به علاوه شامل توسعه نمونه کارهای معتبری از گزینهها که شامل بازیافت، بازیابی انرژی و بازارهای ارائه دهنده و برنامههای کاربردی است که ذاتاً دایرهایتر هستند.
صنعت جهانی پتروشیمی از مرحله توسعه سیلابهای خام فروشی ارزان گاز شروع به حرکت میکند و تقاضای بازارهای نوظهور را از بین میبرد. شرکتهای پتروشیمی در سراسر جهان باید برای یک بازی چالش برانگیزتر آماده شوند. عنصر مهم موفقیت، تمرکز مجدد بر برتری عملیاتی است که این بار توسط تجزیه و تحلیل دیجیتال و پیشرفته تقویت میشود. اما برندگان آینده نیز باید با حرکات استراتژیک قابل توجهی، این فرصت را به دست آورند تا دور جدید فرصتهای ارزش آفرینی را مشاهده کنند.
پدیدآورنده: نوید شریفی